شعر « آزار » اثر سیمین بهبهانی

یا رب مرا یاری بده ، تا سخت آزارش کنم
هجرش دهم ، زجرش دهم ، خوارش کنم ، زارش کنم
از بوسه های آتشین ، وز خنده های دلنشین
صد شعله در جانش زنم ، صد فتنه در کارش کنم
در پیش چشمش ساغری ، گیرم ز دست دلبری
از رشک آزارش دهم ، وز غصه بیمارش کنم
بندی به پایش افکنم ، گویم خداوندش منم
چون بنده در سودای زر ، کالای بازارش کنم
گوید میفزا قهر خود ، گویم بخواهم مهر خود
گوید که کمتر کن جفا ، گویم که بسیارش کنم
هر شامگه در خانه ای ، چابکتر از پروانه ای
رقصم بر بیگانه ای ، وز خویش بیزارش کنم
چون بینم آن شیدای من ، فارغ شد از احوال من
منزل کنم در کوی او ، باشد که دیدارش کنم

نظرات 2 + ارسال نظر
ثمین یکشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 08:45 ق.ظ http://fardai-behtar.blogsky.com/

سلام..وبلاگ جالبی دارید خیلی ازش خوشم اومد..امیدوارم موفق باشید....
راستی نظر شا در مورد همجنسگرایی چیه؟
خوشحالم میکنید بهم سر بزنید...

همای سعادت یکشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 02:00 ب.ظ

جالب بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد