هدف نابودی

برخلاف چند روز گذشته که سرشار از انرژی بودم، امروز اصلا توان ندارم 

گیج و مبهوتم از دست کسانی که کم طاقتی عادت آن روزهایشان بود اما اکنون برای گرفتن خبری از من چه صبور شده اند. 

ای کاش راحت تر از این میشد نابودشون کرد، کاش میدونستم راه نابود کردن هرات رو ... 

و این است زندگی‌ من و ما :

یکی‌ چشمش را بر حقیقت بسته
دیگری را توان تفکر نیست
آن یکی‌ اما قدرت فریاد ندارد
یکی‌ هم گوشش تاب شنیدن حرف حق را ندارد
چه باید کرد ؟ چه باید دید ؟ چه باید گفت؟ 

 

 

                  

درد

بی حس شدم از درد


فقط گاهی خط اشکی

می سوزاند صورتم را...!


یک روز می بوسمت!

یک روز می بوسـمـت !

پنهان کردن هم ندارد . 

 

فراموشی

نگران نباش

حال دلم خوب است !!!

...نه از شیطنت های کودکانه اش خبری هست
...
نه از شیون های مداومش ، به وقت ِ خواستن ِ تو ...

آرام

جوری که نبینی و نشنوی

گوشه ای نشسته ،

و رویاهایش را به خاک می سپارد